ادغام بانکها در یکدیگر علاوه بر اینکه میتواند مشکلات مدیریتی زیادی را برای بانک میزبان به همراه داشته باشد، برای مشتریان و کارکنان بانکی هم کم دردسر نخواهد بود.
به گزارش بنکر (Banker)، در مقالهای با نام «بررسی دلایل، مزایا و معایب ادغام بانکها و موسسات مالی» نوشته «عرفان معتضد» نویسنده به بررسی این ریسکها پرداخته است.
یکی از ریسکهایی که میتواند بانکها را متوجه خود کند، ریسک اعتماد از جانب ذینفعان است.
ادغام میتواند این پیامد را به دنبال داشته باشد که اعتماد تامینکنندگان بانکها از بین رفته و حمایت مادی و معنوی خود را از بانک جدید بردارند.
درباره بانکها بدوا لازم است موافقت اصولی بانک مرکزی درباره ادغام اخذ شود و سپس موضوع در مجامع عمومی بانکهای ادغامی مورد موافقت قرار گیرد تا موجب سلب اعتماد بیشتر آنها نشود.
دومین ریسک این موضوع، ریسک اعتماد مشتریان است. همواره باید توجه داشت که ادغام میتواند موجب از بین رفتن اعتماد مشتریان شود و این ابهام را ایجاد کند که چه مشکلی وجود داشته که سبب ادغام شده است.
از بین رفتن اعتماد در بازارهای رقابتی میتواند تهدیدی جدی برای فعالان در این بازارها باشد. بنابراین باید کوشید تا قبل از ادغام، اطلاعات لازم و مستمر در اختیار مشتریان قرار گیرد.
ریسک سیستماتیک بازار
از دیگر ریسکهایی که متوجه سیستم بانکی میتواند باشد، ریسک سیستماتیک بازار است.
همواره مدیران بانکها طی برنامههای استراتژیک، ریسکهای غیرسیستماتیک را مورد بررسی قرار میدهند؛ اما آنچه حائز اهمیت است، مدیریت ریسکهای سیتماتیک است.
عدم توجه به ریسک سیستماتیک بازار و شرایط کلان اقتصاد داخلی، منطقهای و بینالمللی میتواند نتایجی، برخلاف انتظار از ادغام را ایجاد کند.
در نتیجه میتوان گفت موضوع ادغام بانکها در کشور زمانی میتواند موثر باشد که همزمان اصلاح ساختار نظام بانکداری بهصورت موازی شکل گیرد وگرنه الزاما با ادغام کردن بانکها، اصل صورت مساله همچنان پابرجاست.
تا زمانی که سبد پرتفوی بانکداری در کشور با ترازنامههای بین المللی قابل موازنه نباشد، ریسک سرمایهگذاری داخلی و خارجی در ایران همچنان بالا خواهد بود.
نظام بانکداری باید از یک طرف ضامن سرمایهگذاری باشد و از طرفی دیگر باید ضامن عملیات وامگیرنده باشد و مادامی که نتواند هر دو طرف را محافظت کند، اشکالات ساختاری خواهد داشت.
زمانی که بدهیهای معوق و مطالبات مشکوکالوصول، ترازنامه اکثر بانکها را در وضعیت نامطلوبی قرار داده است به این نتیجه میرسیم که ادغام بانکها بدون اصلاح ساختار نظام بانکداری نمیتواند اثربخش باشد.
نکته قابل تامل این است که باید سطح بحران و ناترازی در بانکها و موسسات مشخص شود و چنانچه یک بانک یا موسسه در سطح ضعیفی قرار دارد، در شرایط ادغام، دیگر بانکها را تهدید نکند.