به گزارش بنکر (Banker)، در هفتههای اخیر به کرات درباره این نوشتیم که چرا ریزشهای شدیدی که برخی مدنظر داشتند اتفاق نیافتاد. یکی از مهمترین توجیهها هم آن بود که اقتصاد ایران چنان تورمی است که رفع تحریمها نمیتواند موجب افت نرخ ارز شود و در بهترین حالت میتواند آن را ثابت نگه دارد. اما به نظر میرسد یک مانع ذهنی و روانی نیز وجود دارد که تمایل به فروش دلار را کم کرده و مانع از آن میشود که همانند سال ۹۷ نرخ ارز یه یکباره نصف شود.
دلار که سال ۹۷ را در محدوده ۴ هزار تومان آغاز کرده بود، اوایل مهر ماه به بیش از ۱۸ هزار تومان رسید؛ به عبارت بهتر ۳۵۰ درصد رشد را تجربه کرد. اما تنها در عرض یک هفته به کانال ۱۳ هزار تومان بازگشت و اواخر آذر تا زیر ۱۰ هزار تومان نیز کاهش یافت. جدا از اینکه برخی عوامل بنیادین در اقتصاد کشور نسبت به سال ۹۷ تغییرات اساسی داشتهاند که تکرار روند مشابه را نامحتمل میکند، فضای ذهنی افراد هم به دلیل تجربیاتی که از آن سال بهدست آوردند، تفاوت کرده است.
در سال ۹۷ به جهت آنکه شدت جهش ارزی بالا بود، بسیاری از افرادی که دلار خریده بودند، از احتمال ریزش سنگین آن و متضرر شدن میترسیدند. از این رو با نزولی شدن نرخ ارز، به یکباره فروشها شدت گرفت. اما همان فردی که در آن زمان دلار خود را با سود یا ضرر فروخت، اکنون با مشاهده آنکه دو سال بعد نرخ ارز به چنین سطوحی رسیده است، به این فکر خواهد کرد که فروش دلار میتوانست اشتباه بوده باشد. چرا که به نوعی همواره انتظارات تورمی در کشور داغ و فزاینده است و موجب آن میشود که به طور مداوم شاهد جهشهای ارزی باشیم. ضمن آنکه یک اثر برجستگی نیز وجود دارد که طبق آن تجربههای اخیر و کوتاهمدت در ذهن برجستهتر هستند و ناراحتی و پشیمانی از فروش دلار میتواند در ذهن این افراد پررنگتر از نگرانی و ریسک ریزش نرخ ارز و از دست دادن سرمایه باشد که پیش از آن تجربه کرده بودند. بنابراین میتوان تصور کرد که این فضای ذهنی موجب میشود علیرغم آنکه ریسک افت شاخص ارزی بالا ارزیابی میشود، عدهای برای فروش دلار دست نگه دارند.
به نوشته بورسان، از سایر دلایل اینکه چرا روند ریزش دلار در سال ۹۷ تکرار نمیشود و بسیاری چشمانداز بازار ارز را صعودی میبینند، نیز میتوان به آن اشاره کرد که انتظارات تورمی در دوره فعلی بیشتر به نظر میرسد. حداقل رشد نقدینگی درحالحاضر بسیار بیشتر از سال ۹۷ است و همچنین بودجه سال آینده هم به نگرانیهای تورمی افزوده است. ثانیا فضای سیاسی نیز در این دو دوره فرق دارد؛ چراکه در سال ۹۷ هنوز تحریمهای امریکا علیه ایران اجرایی نشده بود و میزان فروش نفت بسیار بیشتر از سطوح کنونی بود. همچنین اختلاف نرخهای نیما و بازار آزاد هم به حداقل رسیده و احتمال بازگشت پرشتاب دلار آزاد به سمت نرخهای نیما به نوعی رد میشود. جزییات بیشتر در این خصوص را اینجا بخوانید: آیا نرخ دلار مانند سال ۹۷ نصف میشود؟
در سوی مقابل اما برخی به استراتژی افرادی که با وجود ریسک بالای ریزش نرخ ارز، دلار خود را نمیفروشند این نقد را وارد میکنند که عوامل صعودی در این بازار چندان قوی نیستند. در واقع اقتصاد ایران مدتی طولانی در مواجهه با سیاست فشار حداکثری امریکا و به حداقل رسیدن فروش نفت فعالیت کرده و از سوی دیگر اتفاق نادری همچون بحران کرونا را هم پشت سر گذاشته است. از این رو چه عامل دیگری میتواند اقتصاد کشور را بیش از این تحت فشار قرار دهد؟ اگرچه انتظارات تورمی موجود، عامل صعودی برای آینده دلار محسوب میشود، اما در شرایطی که ریسک ریزش هم بالاست، شاید نگهداری دلار با این بهانه سرمایهگذاری خوبی محسوب نشود.