به گزارش بنکر (Banker)، ماجرای بعضی از اسکناسها و سکهها، خیلی متفاوت با بقیه است به حدی که شاید باورکردنشان سخت باشد. سکهها و اسکناسهایی که برای مبادله مالی مورد استفاده قرار میگیرند و شاید فقط یک کاغذ معمولی باشند اما ریشه در یک ماجرای جالب و گاهی هم عجیب دارند.
زامبیا چه ربطی دارد به استرالیا؟
براساس گزارش خراسان، المپیک سال ۲۰۰۰ میلادی در استرالیا برگزار شد اما معلوم نیست چرا مردم زامبیای آفریقا اینقدر ذوقزده شدند که به خاطر آن سکه ضرب کردند! آن هم سکههایی که شکل معمولی همه پولهای دنیا را نداشت. سکه نقره «5 هزار کواچایی» زامبیا ترکیبی از نقشه دو کشور بود که به هم چسبیده بودند. البته استرالیا در واقعیت ۱۰ برابر زامبیا وسعت دارد اما روی سکههای دو کشور با هم فرقی ندارند. این سکهها کمی هم از حد معمول بزرگتر بودند؛ چیزی حدود ۵ سانتیمتر! هیچ فردی نمیداند که چرا مسئولان مالی زامبیا چنین تصمیمی گرفتند و البته آنها هم هیچگاه در این باره اظهار نظری نکردهاند!
عکس ستاره منچستریونایتد روی پول!
اسکناس پنج پوندی ایرلند تصویر عجیبی دارد. تصویر یک اسطوره که نه شاعر است نه سیاستمدار و نه مخترع و مکتشف. مردم ایرلند روی پولهای پنج پوندیشان تصویر ستاره فوتبال منچستریونایتد و اهل ایرلند شمالی یعنی «جورج بست» را دارند. ستارهای که زندگی پرحاشیه او و اعتیادش به الکل در نهایت کار دستش داد. با این حال مردم ایرلند او را دوست داشتند؛ آنقدر که تصویرش را روی اسکناس خودشان زدهاند.
یک پول ۱۶ در ۱۶!
تا جایی که همه یادشان هست، اسکناس توی دنیا مستطیلی بوده. حالا شاید ابعادشان با هم فرق میکرد اما اسکناس در همه دنیا با شکل و شمایل مستطیلیاش شناخته میشد ولی تایلندیها نشان دادند که میشود خیلی راحت همه قواعد را کنار زد. آنها در سال ۱۹۸۷ میلادی به مناسبت تولد شصتسالگی «شاه راما» سری ویژهای از اسکناسهای ۶۰ باتی را روانه بازار کردند که شکل خاصی داشت. اسکناسهای تایلندیها مربع بود. یک مربع ۱۶ در ۱۶ سانتیمتری که به نام یکی از بزرگترین اسکناسهای دنیا هم در گینس ثبت شد!
پول برای معامله با فضاییها!
فکرش را کردهاید که اگر روزی آدمفضاییها روی زمین بیایند و با خودشان بار و بنه برای فروش داشته باشند؛ آن وقت باید چطور با آن ها وارد معامله بشویم؟ شما شاید به این جای کار فکر نکرده باشید ولی هستند دانشمندانی که از مدتها پیش به فکر این لحظه ناب بودهاند. آنها در واقع سکههایی طراحی کردهاند که وقتی آدمفضاییها پایشان به زمین باز شد، بتوانند به آسانی با آنها وارد معامله شوند. هر کدامشان هم آلیاژ خاصی دارند و ارزش متفاوتی!
این دیگر عکس کیست؟
در سال ۲۰۱۲، دولت استرالیا برای طراحی اسکناسهای جدید این کشور کلی پول خرج کردولی اصلا فکر نمیکردند که مردم تصویر شاعری را که روی اسکناسها نقش بسته، نشناسند. آنها تصویر «ماری گیلمور» شاعر استرالیایی را روی اسکناسها آورده بودند، غافل از این که مردم اصلاً نمیدانستند، او چه کسی است. چه سر و صداها که سر این ماجرا بلند نشد!
یک، جلوش بینهایت صفر!
مجارستان پیش از جنگجهانی دوم واحد پولی داشت به اسم «پنگو» که جنگ بلای ناجوری سرش آورد. «پنگو» گرفتار تورم عجیبی شد طوری که در سال ۱۹۴۶ میلادی، اسکناسهای ۱۰۰ میلیون میلیاردی پنگو چاپ شد. میدانید چه رقمی میشد؟ ۱۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰.
پولی که بوی ماده مخدر
می دهد!
آفریقاییها هم برای خودشان داستانی دارند در ضرب سکه. در سال ۲۰۱۰ کشور بنین در غرب قاره آفریقا شروع به ضرب سکههایی کرد که آوازه آن خیلی زود در دنیا پیچید و باعث اعتراض همگانی شد. این سکهها که از نقره و نیکل درست شده بودند، دارای مقداری گیاه ماریجوانا هم بودند که با ظرافت رویشان چسبانده شده بود. با دست کشیدن روی این سکهها بوی ماریجوانا بلند میشد. البته آنها سکه کاج و افرا و … هم زده بودند.
عکس یک نویسنده روی پول!
«بهانهای برای تجلیل و ادای احترام به شخصیتی که نام کشور زادگاهش کلمبیا را در جهان سربلند و از نیمه قرن بیستم در سراسر جهان طنینانداز کرد.» فکر میکنید رئیس بانک مرکزی کلمبیا درباره چه کسی اینطور با احترام یاد میکند؟ اصلاً چه کسی میتواند کلمبیا را به همه دنیا معرفی کند؟ به طور حتم کسی غیر از آقای نویسنده از عهده این کار برنمیآمد. گابریل گارسیا مارکز! او برای مردم کشورش یک اسطوره است؛ آن قدر که حالا تصویرش را روی اسکناسهای ۵۰ هزار پزویی آورده و به طور رسمی وارد چرخه مالی کلمبیا کردهاند. این اسکناس که به رنگ بنفش روشن طراحی و چاپ شده، ارزشی برابر ۱۷ دلار و ۴۰ سنت آمریکا دارد. حالا گابریل در کلمبیا همه جا هست. روی سکه و اسکناس و در دست همه مردم کلمبیا.
معامله با یک تکه شهابسنگ!
در سال ۲۰۱۲، جمهوری فیجی سکههای عجیب و غریبی را ضرب کرد که البته برای استفاده در زندگی روزمره نبود اما برای خودشان اعتباری داشتند. این سکهها که ۹۹۹ عدد بیشتر نبودند، قطعههایی از شهابسنگهای معروف دنیا را با خودشان داشتند. مثلاً تعدادی از شهابسنگی که در سال ۲۰۰۲ میلادی بین مرز آلمان و اتریش به زمین خورده بود یا آن شهابسنگی که در دهه ۱۸۳۰ به فرانسه رسیده بود.
عددی عجیب به جای تصویری عجیب!
این پول تصویر عجیبی ندارد بلکه عددی که رویش چاپ شده، شوکه کننده است. در ژانویه سال ۲۰۰۹ زیمبابوه شروع به چاپ اسکناسهای ۱۰۰ تریلیونی کرد؛ ۱۰۰ میلیارد با سه تا صفر جلوی آن. در آن زمان میزان تورم در این کشور بسیار بالا و دولت ناگزیر بود برای سر و سامان دادن به اوضاع اقتصادی این اسکناسها را وارد بازار کند. چون نرخ تورم زیمبابوه به ۲۳۱ میلیون درصد رسیده بود.
توزیع پولی پانچ شده در بین مردم!
در سال ۱۹۹۷ مردم کشور آفریقایی «زئیر» یا همان جمهوری «کنگو»ی امروزی بسیار خوشحال شدند رژیم «موبوتو»، دیکتاتور بزرگ برکنار شد و مردم میخواستند که جمهوری را در کشور تجربه کنند. همه چیز خوب پیش رفت غیر از مسئله اسکناسهای جدید. دولت برای چاپ اسکناسهای جدید آهی در بساط نداشت برای همین تصمیم گرفت که از اسکناسهای ۲۰ هزاری قدیمی زئیر استفاده کند. آنها برای این که مردم تصویر دیکتاتور را دیگر نبینند، صورت او را پانچ کردند.
اژدها وارد میشد!
در سال ۱۹۳۵ میلادی، هنگکنگیها با کلی شوق و ذوق دلارهای خودشان را وارد بازار کشور کردند اما هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که جنگ جهانی دوم شروع شد و ژاپنیها به سمت هنگکنگ یورش بردند. تکلیف معلوم بود. چشمبادامیها دلارهای هنگکنگی را کنار گذاشتند و ینهای خودشان را به چرخه آوردند، آن هم با تصویری عجیب. اژدهایی دو سر که نشان آنها بود. جنگ تمام شد و ژاپنیها زود از کشور کوچک آسیایی بیرون رفتند اما هنوز اسکناسهای ۱۰ ینی ژاپنیها با همان ارزش سابق در هنگکنگ خریدار دارند. هر چند خیلیها از این تصویر اژدهای دو سر که میخواهد مردم را قورت بدهد، ناراضی اند اما بعضیها هم طرفدارش هستند!
پولهای عصر حجری!
باورتان میشود هنوز مردمی هستند که از پول سنگی برای داد و ستد استفاده میکنند؟ «جزایر سلیمان» جای عجیبی است. هنوز کلی جای ناشناخته دارد و کلی مردم به دور از تمدن. در این جزایر مردم هنوز از پولهای سنگی استفاده میکنند؛ البته نه به اندازه سنگریزه. پول مردم جزایر سلیمان گاهی قطعهسنگی با قطر یک متر است که مردم آن را از دل دریا استخراج میکنند. این سنگهای خاص که در میان آنها سوراخی تعبیه شده، ارزش زیادی دارد. این پولهای سنگی که به زبان محلیها به «رای» معروف است، در زمان جنگ جهانی دوم برای ژاپنیها کلی سود داشت. آنها این سنگها را از مردم بومی میگرفتند و به عنوان لنگر استفاده میکردند یا در کارهای ساختمانی به کار میبردند. غافل از این که مردم بومی جزایر، جانشان به این سنگها بسته است