برای بانکداری هوشمند باید هوشمند باشیم آیندهپژوهی و بررسی سیر تحولات فناوری اطلاعات در عرصه بانکداری و ابزارهای متنوع صنعت پرداخت امروزه با وجود سرعت سرسامآور برنامهنویسی و خلق نرمافزارهای مختلف و علاقهمندان جوان و پویا از یک سو و خلق نیازهای گوناگون بشر بر بستر اینترنت و تلفنهای هوشمند، اگر غیرممکن نباشد، کاری دشوار است و صدالبته که آرزوهای محال بشر که روزی افسانه بود، از صفحه حساس یار جدانشدنی انسان امروز، قابل مشاهده، لمس و قابل ارسال و ارزشگذاری و حتی قابل فروش است.
تحقق بانکداری هوشمند و گذار از بانکداری سنتی و دیجیتال و آنچه در همایش بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت به عنوان نقشه راه این هدف مهم و ناگزیر، مورد وثوق قرار گرفته است، خود نیازمند ملزوماتی است که در صورت بی توجهی قانونگذار و بانک مرکزی به عنوان نهادناظر، ممکن است در سطوح اولیه خود باقی بماند و عمق کافی در متحول کردن مناسبات پولی و مالی مردم نیابد.
در بیان برخی انتظارات از بانک مرکزی به عنوان حکمران پولی باید این واقعیت را در نظر داشت که در عصر شتاب تاریخ و عصر دانایی زندگی میکنیم و در مقطعی زندگی میکنیم که با تحولات تاریخی بزرگی در دنیا مواجه هستیم.
بانکداری ما نیز در این عصر از بقیه این تحولات جدا نیست و وقتی بانکداری مدرن با زیرساختهای قدرتمند و امن دنیا را با شعب شلوغ، پرترافیک و قدیمی خودمان مقایسه میکنیم، احساس چندان خوشایندی برجای نمیگذارد.
واقعیت این است باید بپذیریم که بخش عمدهای از مدرنسازی و هوشمندسازی شبکه بانکی که عنوان این همایش سالانه هم است، با خود نظام بانکی مربوط نیست بلکه در ساختار بانکداری ایران نیازمند ابزار و فضای مناسب برای هوشمندسازی هستیم که بخشی از این موارد به نهاد ناظر و حکمران پولی کشور مربوط میشود.
گام مؤثر در این مسیر به فراهم کردن اقدامات و توسعه زیرساختهای اجتماعی و فرهنگی، امنیتی و سایر موارد نیاز دارد.
امروز حتی اگر از بهترین پلتفرمهای دنیا هم استفاده کنیم و بهترین شرکتهای دنیا را نیز برای تهیه پلتفرم و نئوبانک به خدمت بگیریم، بانکداری ما مدرن نمیشود، برای هوشمند شدن و مدرن بودن بانکداری در کشور به لوازم دیگری نیز نیاز داریم.
باید بپذیریم که این روند، مقدمات، الزامات و زیرساختهایی نیاز دارد. به طور مثال وقتی اینترنت پرسرعت و ارزان و در دسترس نداشته باشیم، نمیتوان بانکداری هوشمند را به طور گسترده در ایران پیادهسازی کرد و این مشکل بر عهده بانکها نیست اما بانک مرکزی میتواند این موضوع را پیگیری کند.
هوشمندسازی بانکداری به ویژه برای نقاط محروم و دورافتاده کشور، نیازمند اینترنت ارزان، پرسرعت و با دسترسی آسان است ضمن اینکه برای استفاده از ظرفیت بانکداری دیجیتال و بانکداری هوشمند، مردم و فعالان شبکه بانکی باید درک مناسبی از بانکداری دیجیتال، بانکداری الکترونیک، نئوبانک داشته باشند.
وقتی این پیش نیازها به درستی به مردم، قانونگذار و حکمران معرفی نشود، استفاده درستی از آن صورت نمیگیرد.
حتی اگر قانونگذار هم درک درستی از ابزار دیجیتال نداشته باشد، قانون مناسبی برای آن تهیه نخواهد کرد و هرچه قدر در این مسیر پیش برویم، اتفاق مثبتی رخ نخواهد داد.
قانون مناسب و جامع میتواند به حل بسیاری از مشکلات این حوزه کمک کند و بانک مرکزی میتواند در این زمینه کمک ویژهای داشته باشد.
فرهنگسازی در توسعه بانکداری دیجیتال و هوشمند تأثیری غیرقابل انکار دارد. در بانکهای بزرگ هنوز فرهنگ مراجعه به شعبه وجود دارد و مشتریان میخواهند بخشی از خدمات خود را به صورت حضوری از شعبه دریافت کنند و باید تلاش کرد با مشوقهایی این مشکل را در سطح بانکداری خرد اصلاح کرد.